محمدناصر حقخواه | شهرآرانیوز؛ محمدرضا نعمتزاده از مدیران ارشد اجرایی کشور است که از اولین روزهای پیروزی انقلاب تا همین روزها انواع و اقسام سمتهای مدیریتی و اجرایی را برعهده داشته است و خیلیها از جمله رئیسجمهور روحانی بهعلت کسوت و سابقه و تجربه زیاد به او لقب «شیخ الوزرا» دادهاند.
نعمتزاده از سال ۱۳۵۸ یعنی اولین روزهای انقلاب که وزیر کار شد تا سال ۹۶ بهتناوب در ۵ دولت وزیر صنایع و بعد هم وزیر صنعت، معدن و تجارت بوده است و در ۳ دولت هم معاون وزیر نفت و مدیرعامل صنایع پتروشمی و پالایش. حاشیههای مربوط به او در دولت اول آقای روحانی شروع شد، وقتی پویش نه به خرید خودرو صفر آغاز شده بود و نعمتزاده در واکنشی تند، این پویش را که تا مدتی بهنسبت موفق بود، خیانت به کشور خواند. مدتی هم مشغولبهکار بودن او در تعداد زیادی شرکت خصوصی باعث انتقادهایی شده بود. منتقدان حضور همزمان در چندین شرکت خصوصی و وزارتخانه دولتی را کار درستی نمیدانستند.
نعمتزاده در دولت دوم آقای روحانی و از سال ۹۶ دیگر وزیر نبود و جای خود را در وزارت صنعت، معدن و تجارت به محمدشریعتمداری داد. اما بزرگترین حاشیه نعمتزاده از همان روزهای انتخابات ۹۶ و اشاره یکی از نامزدها در مناظره به دختر وزیری بود که متهم به احتکار داروست.
پس از یک سال و در سال ۹۷ سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی ایران از دستگیری شبنم نعمتزاده، دختر وزیر سابق صنعت، به اتهام احتکار دارو خبر داد. خانم نعمتزاده ۲ پرونده به ارزش یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون و ۵ میلیارد تومان دارد. سخنگوی سازمان تعزیرات گفت که برای پرونده اول حکم صادر و اجرا شده که به موجب آن تمام داروهای انبار این فرد با هزینه شخصی خودش معدوم شده است.
همچنین پرونده ۵ میلیاردی او نیز مربوط به قاچاق دارو بوده و همچنان مفتوح مانده و به دادسرای استان البرز ارجاع داده شده است. در این مدت حرفوحدیثهایی درباره در بازداشت بودن یا نبودن خانم نعمتزاده و مبالغی کلان در حد ۴۰۰ میلیارد تومان بهعنوان وثیقه مطرح بود که دائم تأیید و تکذیب میشد تا اینکه او ۱۷شهریور۱۳۹۸ بهطور رسمی به اتهام انحصار دارو و تحصیل مال از طریق نامشروع بازداشت شد. حاشیه دیگر، ویلای لاکچری شبنم نعمتزاده در لواسان بود که به خاطر تخلف در ساخت و تعرض به خیابان همین یک ماه پیش این ویلا تخریب شد.
اما پس از یکیدو سال، روز جمعه گذشته آقای نعمتراده با حضور در برنامه «دستخط» که از شبکه ۵ سیما پخش میشود، درباره زندگی و دوره وزارت و مسائل سیاسی و اقتصادی و شبههها درباره اوضاع اقتصادیاش صحبتهایی کرد که هر کدام باتوجهبه سوابق آقای نعمتزاده جای بحث دارد.
اما جنجالیترین بخش صحبتهای او جایی بود که سؤالی درباره اتهامات دخترش از او مطرح کردند و پاسخ نعمتزاده اینطور بود: «ایشان شاید ۱۰سال در داروخانهها کار میکرد. ما هم منابع مالی نداشتیم که کمکش کنیم. الان هم بهجز بدهی تجاری چیز دیگری ندارد، منتهی برخی رسانهها شلوغ کردند که دختر وزیر است و فلان. برخی بدهیها را در آن مدت داد و برخی بدهیها مانده است و اگر بیرون بیاید، میتواند کار کند و پرداخت کند. ما هم هر چه داشتیم ازجمله خانه پدری را فروختیم تا بخشی از این بدهی او را صاف کنیم. متأسفانه، چون دارایی نداریم، نمیتوانیم کمک کنیم.»
جدای از همه چیز این اتفاق که از مسئولان سابق و فعلی در رسانه ملی بهراحتی درباره مسائل مختلف سؤال شود و البته مجری هم بهراحتی درباره پاسخها قانع نشود، یکی از چیزهایی است که این روزها لازم و ضروری است. شاید بعدها این اظهارات بهعنوان دفاعیه یا فرصتدادن تلویزیون به افراد برای پاکسازی وجهه خود تلقی شود، چنانکه این مصاحبه هم شد، اما نفس این اتفاقات خوشایند و حرکتی روبهجلوست. اگر چه که این روزها خبر متواری شدن داماد او نیز در رسانهها منتشر شده است و همه انتظار داشتند نعمت زاده درباره این موضوع و اتهام ۶میلیارد یورویی دامادش هم حرف بزند، اما مجری برنامه در این باره چیزی نپرسید.